محراب در معماری اسلامی ایران
محراب از ریشه حرب به معنای محل مبارزه با شیطان است. محراب جایی در مسجد است که امام و یا پیش نماز در هنگام اقامه نماز در آن می ایستند، محراب در گوشه قبله مسجد قرار دارد که باید به سمت قبله باشد.
درزمان پیامبر به موضعی در مسجد که آن حضرت درآنجا اقامه نماز میکرد، محراب اطلاق میشده است . درزمان عثمان این مکان به صورت طاقنمایی با طاق هلالی تبدیل گردید و محرابهای بعدی نیز به همین شکل ساخته شدند. دراین پژوهش به این نتیجه رسیدیم که محراب از لحاظ شکلی و همچنین مصالح و هنرهای کاربردی دارای یک سیر تحولی بوده که دراین سیر تحولی گاهی تحت تاثیر معماری قرار داشته و گاهی هم زمان با سیر تحول معماری تحول پیدا کرده و گاهی از بعضی جهات مانند تزئینات بر معماری تاثیر گذاشته است
۱٫سیر تحول شکلی محراب : محرابهای ایران تا اوایل قرن سوم به شکل طاقنمائی با طاق هلالی مازهدار ساختهشدهاند. درقرن سوم طاقنمای محرابها با طاق تیزهدار ساخته شد و هم زمان باآن دونیم ستون سرستون دار در دو طرف طاقنما قرار داده شد، در قرن چهارم هجری به دو طاقنمای تیزهدار بر روی هم با چهار نیم ستون سر ستون دار تبدیل گردید و حاشیهای منقش به نقوش اسلیمی و هندسی پیرامون محراب ساختهشد. این شکل مورد قبول محراب سازان دورههای بعدی واقع شد و به صورت شکل رسمی برای محرابسازی درآمد. تغییرات بعدی که در این شکل واقع گردید اضافه شدن یک حاشیه دیگر به دور آن و یک پیشانی بر بالای محراب بود.
۲٫سیر تحول از نظر مصالح مورد استفاده : محرابهای ایران تاحمله مغول به طور کلی از پنج نوع مصالح ساختهشدهاند گچ، چوب ، آجر، سنگ ، کاشی، که روند ساخت آنها بدین ترتیب بودهاست :محرابهای گچی از آغاز تاحمله مغول و بعد از آن ; از محرابهای چوبی فقط یک نمونه باقی مانده است . محرابهای آجری از اواخر قرن پنجم تا اواسط قرن ششم ; محرابهای سنگی از اوایل قرن ششم تاآخر دوره مورد بحث و بعد از آن محرابهای کاشی زرین فام که از ۶۱۲ ه-ق ساخت آنها شروع شد و در دوره بعد روند ساخت آنها ادامه داشته است . همانطوری که اشاره شد، محراب و معماری تاثیر و تاثر متقابل بر یکدیگر داشتهاند. مثلا از لحاظ شکلی هنگامی که طاقها در معماری، مازهدار ساخته شدهاند، طاقنمای محرابها نیز تیزهدار ساخته شدهاند و هنگامی که این طاقها در معماری به تیزهدار تحول پیدا کردهاند محرابها نیز با طاقنمای تیزه دار ساخته شدهاند. این امر در مورد مصالح نیز صادق است . مثلا هنگاهی که آجر کاری به اوج شکوفائی خود رسید محرابها را نیز با این عنصر ساختند، و یاهنگامی که کاشی نگین به عنوان یک عامل برای تزئین ابنیه بکار رفت هم زمان باآن محرابهای آجری را با نگینهای کاشی تزئین نمودند. نظر بهاهمیت وجودی محراب در مساجد غالب اوقات ذوق و سلیقه طراحان محراب تعیین کننده تزئینات کلی بنای مساجد بوده است.
هر کدام از کشورهای اسلامی با توجه به سنت و شیوه خاص معماری محراب را تزئین می کردند که نشانگر توجه به مباحث خاص معنوی و یا قدمت معماری برجسته آنها بود. چرا که محراب به عنوان عنصر داخلی مسجد نشانگر توحید و یگانگی خداوند است که با نقش و نگارهای زیبا و با دقت آن را می آراستند.