معرفی یکی از کتب مرجع مدیریت استراتژیک_ رشته مدیریت ساخت
معرفی یکی از کتب مرجع مدیریت استراتژیک_ رشته مدیریت ساخت
معرفی یکی از کتب مرجع مدیریت استراتژیک_ رشته مدیریت ساخت
مدیریت ساخت یکی از شاخههای مهندسی عمران است که به برنامهریزی، هدایت، اجرا، کنترل و مدیریت پروژههای عمرانی و ساختوساز میپردازد. متخصصان و مدیران ساخت، ضمن آشنایی با مهارتهای فنی و مهندسی مرتبط با فعالیتهای مهندسی عمران، با استفاده از مهارتهای مدیریتی موجود در این رشته به هدایت و مدیریت منابع انسانی و مالی در فرآیند انجام پروژهها میپردازند.
امروزه مدیریت ساخت در جهت ارتقاء کیفیت و کاهش مدت و هزینه انجام پروژهها و نیز اجرای دقیق طراحی و ساخت سازههای مهم مانند پلها، سدها، بنادر و سازههای دریایی، پالایشگاهها و نیروگاهها، ساختمانها و مجتمعهای بزرگ و بسیاری سازههای دیگر، نقش مهمی را دارا میباشد.
این رشته شامل مجموعه های مدیریت عمومی و دولتی، صنعتی، بازرگانی، مالی و سرمایه گذاری، استراتژیک، سازمان، منابع انسانی، ریسک، کارآفرینی، بازاریابی، کیفیت، اجرایی، فناوری اطلاعات، خلاقیت و نوآوری و در نهایت مدیریت پروژه می باشد.
که در این قسمت یکی از کتب مرجع مدیریت استراتژیک_ رشته مدیریت ساخت را معرفی می نماییم.
کتاب مدیریت استراتژیک
نویسنده : فرد آر.دیوید
ترجمه : پارسیان و اعرابی
مدیریت استراتژیک فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت میگیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل میشود. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه میخواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان مینامند.
فهرست مطالب کتاب مدیریت استراتژیک :
فصل اول: ماهیت مدیریت استراتژیک
فصل دوم: استراتژی ها در عمل
فصل سوم: ماموریت سازمان
فصل چهارم: بررسی عوامل خارجی
فصل پنجم: بررسی عوامل داخلی
فصل ششم: بررسی و انتخاب استراتژی
فصل هفتم: اجرای استراتژی-مسائل مدیریت
فصل هشتم: اجرای استراتژی – مسایلی در زمینه امور مالی وحسابداری و تحقیق و توسعه و سیستم اطلاعات رایانه
فصل نهم: بررسی ارزیابی و کنترل استراتژیک
فصل دهم: مدیریت استراتژیک بین المللی
کاربرد مدیریت استراتژیک در تصمیم گیریهای چند معیاره
مدیریت استراتژیک ابتدا با تحلیل مسائل پیرامون محیط داخلی و خارجی سازمان، شکل میگیرد و پس از پیشنهاد استراتژیها و راهبردهای ممکن و تحلیل آنها، یک یا چند راهبرد بهینه انتخاب میشود.
همیشه انتخاب، مساله مهمی در مدیریت محسوب میشود. انتخاب هدف، انتخاب کارکنان، انتخاب تامین کنندگان، انتخاب مشاوران و بسیاری از انتخابهای مدیریت مستلزم، دانش کافی مدیر به محیط شرکت یا سازمان و تسلط وی بر روشهای انتخاب میباشد. اساس مبحث تصمیم گیریهای چند معیاره، بر انتخاب و روشهای انتخاب استوار است و ابزارهای برنامه ریزی استراتژیک نهایتاً به جدول انتخاب راهبردها یا QSPM ختم میشود.
و مدیری که به ابزارهای برنامه ریزی استراتژیک دسترسی دارد میتواند براحتی از آنها در حل مسائل تصمیم گیریهای چند معیاره کمک بگیرد. یکی از ابزارهایی که میتواند در مباحث برنامه ریزی استراتژیک و تصمیم گیریهای چند معیاره مورد استفاده قرار گیرد،
ماتریس تصمیم گیری است. شاخصها در این ماتریس در ستونها و گزینهها در سطرها قرار میگیرند. البته این ماتریس، ابزاری پایهای در تصمیم گیریهای چند معیاره میباشد و در نهایت تصمیم گیری با روشهای دیگری انجام میشود.
پس با این اوصاف ارتباط تنگاتنگ برنامه ریزی استراتژیک در تصمیم گیریهای چند معیاره کاملاً واضح است. البته برخی از صاحب نظران این دو مقوله را از هم جدا فرض کرده و ابراز میکنند که برنامه ریزی استراتژیک، در سطح تعیین و مشخص نمودن راه و مسیر پیش روی سازمان یا شرکت بکار میرود در حالی که تصمیم گیری چند معیاره، برای اتخاذ تصمیم مناسب و بهینه از مسائل (اغلب) کوتاه مدت سازمان بکار میرود.
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا بعضی از شرکتهای بزرگ و موفق در مدت زمان کوتاهی با از دست دادن سهم بزرگی از بازار خود به موقعیتی معمولی و حتی تأسف بار تنزل یافتهاند و چرا برخی از شرکتهای کوچک و گمنام به یکباره به جایگاههای ممتازی در صحنه رقابت بین الملل رسیدهاند؟
آیا در این مورد فکر کردهاید که چرا برخی از مؤسسات، نوسانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را به راحتی تحمل نموده و بر آنها غلبه میکنند و در مقابل برخی از سازمانها طعم تلخ شکست را چشیده و از ادامه راه باز میمانند؟ به عقیده بسیاری از متخصصان علم مدیریت پاسخ بسیاری از این گونه سئوالات را باید در مفاهیمی به نام «استراتژی» و «مدیریت استراتژیک» جستجو کرد. در این مقاله سعی شده است نگاهی گذرا بر مدیریت استراتژیک و ضرورت و موانع بکارگیری آن در سازمانها داشته باشیم.